جوایز اسکار به منزله قدردانی از سینما هم برای علاقه مندان به آن و هم برای دست اندرکاران صنعت سینماست و از معتبرترین و محبوب ترین جوایز در صنعت فیلمسازی به شمار می آید، هرچند بیشتر برای فیلم های انگلیسی زبان است. از آنجایی که 95امین دوره جوایز اسکار به پایان رسیده است، وقت خوبی است که نگاهی به برندگان جوایز اسکار در 10 سال اخیر یعنی بین سال های 2013 تا 2023 بیاندازیم و آن ها را بر اساس کیفیت سینمایی در برابر یکدیگر رتبه بندی کنیم. در این فهرست فیلم ها بر اساس تاثیرگذاری ماندگاری که داشته اند آورده شده اند و مثل همیشه برخی از برندگان بیشتر و برخی دیگر کمتر شایسته این جایزه بوده اند و ممکن است موفق به عبور از آزمون زمان نشوند. از این رو، رتبه بندی برندگان اسکار بهترین فیلم از سال 2013 تا 2023 به شرح زیر است:
10. کتاب سبز The Green Book (2018)
این فیلم نه تنها بدترین فیلم در میان برندگان اسکار ده سال اخیر است، بلکه می تواند در میان بدترین فیلم های برنده جایزه اسکار کل تاریخ سینما نیز رتبه بندی شود. تقریبا پنج سال از این فیلم می گذرد (2018) و فیلم کاملا بی ربط است و از نظر فیلمسازی و همچنین پرداختن به موضوع نژادپرستی و نیز دهه 1960 آمریکا، بسیار نمایش متوسطی را خلق کرده است. حتی در میان نامزدها، فیلم های بهتر و مرتبط تری با همین موضوع وجود داشتند مانند بلکککلنزمن (2018). علاوه بر این، هنوز هم جای تعجب است که چگونه این فیلم توانست گوی رقابت را از فیلم روما (2018) و سوگلی (2018) برباید. به غیر از این، به سختی در میان هفت نامزد دیگر حرفی برای گفتن دارد. این فیلم گرایش آکادمی را به انتخاب فیلم هایی که به سمت احساسات افراد گرایش دارند، نشان داد.
9. کودا (2021) CODA
به نظر می رسد که این فیلم جایزه صلح نوبل را دریافت کرده است زیرا جنبه هایی غیر از فیلمسازی در این انتخاب دخیل بوده اند و از نظر سینمایی شکست می خورد، به خصوص وقتی با نامزدهای رقیبش مانند قدرت سگ (2021) مقایسه می شود. اگرچه کودا (2021) یک فیلم بد نیست، اما شایسته دریافت بهترین فیلم اسکار نبود. یک فیلم شیرین با هسته احساسی قوی است و موضوع درستی دارد. با این وجود، کودا (2021) عمدتاً به دلیل استفاده از زبان اشاره و گنجاندن بازیگران ناشنوا در نقش شخصیت های ناشنوا، از دیدگاه اجتماعی فراگیر، فیلم مهمی است. این یک کمدی دلگرم کننده است که موفق می شود لبخندی بر لبان آدمی نشان دهد، سیان هدر، فیلمساز با دقت آن را به کار گرفت و با بازی عالی گروه بازیگرانش، با یک چرخش شگفت انگیز از تروی کوتسور، که شایسته جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل مرد شد، تقویت شد. در حالی که کودا (2021) ممکن است در همه زمینه های فیلمسازی برتر نباشد، تأثیر آن بر فراگیری و بازنمایی را نمی توان نادیده گرفت. تماشای آن لذت بخش است و زیبایی تنوع را جشن می گیرد.
8. شکل آب (2017) The Shape Of Water
یک نکته مثبت برنده شدن «شکل آب» (2017) تا حدودی باعث می شود که آکادمی فیلمی را به رسمیت بشناسد که حوزه فانتزی تاریک و رئالیسم جادویی را کاوش می کند، فراتر از شناخت نهایی ذهن درخشان و رویایی گیرمو دل تورو. با این حال، این نمونه دیگری از یک فیلمساز بزرگ است که برنده اسکار برای فیلمی شد که ممکن است بهترین اثر او نباشد. در مقایسه با دیگر فیلم های دل تورو، «شکل آب» (2017) از برخی جنبه ها کمبود دارد، اما همچنان به عنوان یک دیدگاه قوی و منحصر به فرد باقی می ماند. جهانی سازی درخشان و کیفیت افسانه ای فیلم آن را بسیار جالب و خاطره انگیز کرده است. علاوه بر این، بازیگران بااستعداد، به ویژه داگ جونز، به خاطر تصویر استثنایی اش از مرد دوزیست، که آغشته به احساسات، بی گناهی و انسانیت است، شایسته تقدیر ویژه است.
7. اسپات لایت (2015) Spotlight
بر اساس رویدادهای واقعی، «اسپات لایت» (2015) در سطوح مختلف کار می کند، به خصوص این که فیلمی بسیار دقیق است که داستانی سخت را به تصویر می کشد و در کنار آن یکی از مرتبط ترین و مهم ترین فیلم های دوران اخیر است. این فیلم سو استفاده های متعدد از قدرت توسط کلیسای کاتولیک روم را در رابطه با مشارکت آنها در سوء استفاده جنسی گسترده از کودکان و پوشش سیستماتیک آنها روشن می کند. اگرچه در آن سال شاهد فیلم شگفت انگیز «مکس دیوانه: جاده خشم» (2015) بودیم که قطعاً در میان بهترین فیلم های دهه قرار دارد، اما این کارگردانی تام مک کارتی قطعاً به دلیل روشن کردن موضوع حساسی دست بالا را به دست آورد. به طور کلی، «اسپات لایت» (2015) همچنان فیلمی کاملاً تأمل برانگیز است که گاهی اوقات می تواند بسیار احساسی و دل خراش باشد، با لنز بسیار همدلانه همراه با روایتی بسیار ظریف از روزنامه نگاری تحقیقی و روند کشف حقیقت.
6. سرزمین آواره ها (2020) Nomadland
سرزمین آواره ها (2020) فیلمی قابل توجه است که فیلم و مستند را کاملاً در هم می آمیزد. این فیلم به عنوان نمایشی از زندگی که روی پردهی بزرگ به تصویر کشیده شده است، با اجراهای استثنایی از رهبرش، فرانسیس مک دورماند، بسیار عالی جلوه می کند. «سرزمین آواره ها» (2020) همچنین به عنوان نقدی از ماهیت سرمایه داری کشور از طریق سفر شخصیت محور فرن عمل می کند، زنی شصت ساله که پس از تجربه ورشکستگی مالی در دوران رکود بزرگ، با یک ون راهی سفری در غرب آمریکا می شود. رویکردی که برای فیلمبرداری این فیلم توسط کارگردان کلوئه ژائو اتخاذ شده است، آن را به ساختی منحصر به فرد و همه جانبه تبدیل می کند که ماهیت سفر یک فرد آواره امروزی را در مناظر وسیع ایالات متحده کاملاً به تصویر می کشد، با رویکردی بسیار ملایم و دقیق که حتی پس از اتمام فیلم برای تماشاگران باقی می ماند. به غیر از آن، همچنین میتواند یک کاوش استثنایی در موضوعات مرتبط با اجتماع، انعطاف پذیری و جستجوی معنا در این دنیای به سرعت در حال تغییر باشد.
5. همه چیز همه جا به یکباره (2022) Everything Everywhere All At Once
آخرین برنده جایزه اسکار یک تجربه سینمایی بسیار بدیع و بی نظیر است. در حالی که امروزه اکثر بازیگران اکشن در مقیاس بزرگ به بودجه بسیار زیاد وابسته هستند و هیاهو ایجاد می کنند، فیلم همه چیز همه جا به یکباره (2022) از همه این فیلم های فرانچایز پیشی می گیرد، آن هم با بودجه نسبتاً کم و در همه موارد عالی است. جنبه های مختلف، خواه نویسندگی، کارگردانی، نکات فنی یا حتی مجموعه های اکشن درخشانی که برای فیلم ساخته شده اند. علاوه بر این، «همه چیز همه جا به یکباره» (2022) با بازی بازیگران بسیار بااستعداد خود که عمدتاً از میشل یو، کی هوی کوان، جیمی لی کرتیس و استفانی هسو تشکیل شده اند، ارتقا یافته است. همکاری دونفره کارگردان و نویسنده دانیل کوان و دانیل شاینرت باید برای خلق چنین فیلم منحصر به فردی که احساسات را برمی انگیزد، چه برانگیختن طیف متنوعی از احساسات و چه مدیریت ژانرهای متنوعی که در کنار هم قرار گرفته اند، بسیار تحسین برانگیز است.
4. 12 سال بردگی (2013) 12 Years A Slave
فیلم 12 سال بردگی (2013) بر اساس خاطرات سال 1853 به همین نام توسط سولومون نورتوپ است و حول محور سفر او از یک مرد آفریقایی-آمریکایی آزاد تا ربوده شدن و فروخته شدن به بردگی می چرخد. استیو مک کوئین، فیلمساز، با داستان دلخراش برده داری و جنایات غیرانسانی که قربانیان آن با آن روبرو شده اند، از نمایش تصویری تلخ و آزاردهنده طفره نمی رود و با بازی های فوق العاده ای از گروهی متشکل از بازیگران به نمایش درآمده است. چیوتل اجیوفور، مایکل فاسبندر و نمایش خیره کننده لوپیتا نیونگو. تماشای 12 سال بردگی کار آسانی نیست و باید به صدای قوی و سخت مک کوئین اشاره کرد، صدایی که کاملاً بی رحمی و ماهیت غیرانسانی چنین گذشته شرم آور را به تصویر می کشد.
3. مرد پرنده ای (یا فضیلت غیرمنتظره جهل) (2014) Birdman
اگرچه آلخاندرو گونزالس ایناریتو پیاپی اسکار را دریافت کرد، اما بهترین فیلم او همچنان اولین فیلمش در سال 2000، «عشق سگی» باقی مانده است. او همچنین باید مدت زیادی صبر می کرد تا اولین جایزه اسکار خود با «مرد پرنده ای»، فیلمی که سرانجام تحسین های بزرگی را برای او به ارمغان آورد دریافت کند. این فیلم یک شگفتی فنی است و وظیفه بزرگ ایجاد توهم یک فیلم تک برداشتی را انجام می دهد. اگرچه برخی ممکن است آن را فریبنده بدانند، اما دستیابی به این شاهکار کار ساده ای نیست و در سطح شخصی به ایجاد حس صمیمیت و ارتباط با قهرمان داستان کمک می کند. این فیلم همچنین نشانگر بازگشت مایکل کیتون با بازی فوق العاده غیرقابل پیش بینی و عمیقی است که با شخصیت واقعی او همخوانی دارد، زیرا او نقش یک بازیگر بازنشسته را بازی می کند که زمانی نقش یک ابرقهرمان محبوب را بازی می کرد. «مرد پرنده ای» (2014) فیلمی استادانه ای است که به طرز درخشانی مخاطب خود را به چالش می کشد تا با مضامین و ایده های پیچیده درگیر شود و در عین حال تجربه سینمایی هیجان انگیز و از نظر بصری خیره کننده ای را ارائه دهد. علاوه بر این، گواهی بر قدرت سینما در بازتاب و شکل دادن به درک ما از دنیای اطرافمان است.
2. مهتاب (2016) Moonlight
اگرچه اسکار سال 2016 به خاطر اشتباه در اعلام برنده بهترین فیلم همیشه در خاطره ها خواهد ماند، جایی که جایزه به اشتباه برای یکی از نامزدهای دیگر، «لا لا لند» (2016) اعلام شد، پیروزی فیلم «مهتاب» با حمایت A24 به عنوان تحسین سینمای مستقل شایسته تقدیر است. «مهتاب» (2016) درخشش محض در فیلمسازی را به نمایش می گذارد و بری جنکینز کارگردان به طرز ماهرانه ای یکی از بهترین مطالعات و کاوش های شخصیتی در زمان های اخیر را ارائه می کند که به موضوعات ظریف هویت، جنسیت و مردانگی می پردازد. علیرغم اینکه یکی از کم هزینه ترین فیلم هایی است که برنده جایزه اسکار شده است، اما دستاوردهای فنی آن فوق العاده هستند و کیفیت فیلم را بیشتر می کنند. علاوه بر این، سفر شخصیت اصلی، شایرون، از کودکی تا بزرگسالی یک استاد کلاس در فیلمسازی از طریق موتیف های بصری و تسلط قوی بر زبان و هنر سینمایی است.
1. انگل (2019) Parasite
«انگل» (2019) شاهکار بونگ جون هو نه تنها جایزه بهترین فیلم دهه گذشته را به خود اختصاص داده است، بلکه در میان بهترین فیلم های تاریخ اسکار قرار می گیرد که جایزه بهترین فیلم را به خود اختصاص داده اند. برنده شدن آن لحظه ای شگفت انگیز بود زیرا اولین فیلم خارجی زبان بود که این جایزه را برد و موانع زبانی و فرهنگی را شکست. این فیلم با بازی های استثنایی، کارگردانی استادانه، فیلمنامه ای جذاب و جنبه های فنی بی عیب و نقص هنر فیلمسازی را در بهترین حالت خود به نمایش می گذارد. داستان سرایی «انگل» (2019) هم متعارف و هم منحصر به فرد است و هم منتقدان و هم مخاطبان را با پیچش های هیجان انگیز و چرخش های غیرقابل پیش بینی اش راضی می کند. با این حال، برخی ممکن است رفتار آکادمی با فیلم های خارجی و تاخیر در تشخیص فیلم شناسی استثنایی بونگ جون هو را زیر سوال ببرند، که شامل بهترین فیلم حرفه ای او، «خاطرات قتل» (2003) می شود. با این وجود، «انگل» (2019) همچنان یک پیروزی سینمایی باقی مانده است و درخشش ذهن رویایی بونگ جون هو و قدرت فیلمسازی و اتحاد را از طریق زبان مشترک سینما به نمایش می گذارد.
کلام آخر
بر اساس فهرست فیلم های برنده اسکار 10 سال اخیر ارائه شده در بالا، لازم به ذکر است که این فهرست ماست و هر فرد می تواند فهرست خاص خود را داشته باشد. این ده فیلم بازتابی از رای مردم هستند و جایزه اسکار تاییدی بر قابلیت سینمایی بالای آن ها نیست، بلکه فیلم باید در آزمون زمان سربلند باشد همانطور که نمونه های متعددی از فیلم های برنده اسکار وجود دارند که با گذشت زمان دیگر توجهی به آن ها نمی شود.